فرداے روزے که دشمטּ بعثے خرمشهر رو گرفت،
جسد بے جاטּ و عریاטּ دختر خرمشهرے رو به تیرک بلندے بستند و اونطرف کاروטּ مقابل چشҐ هاے رزمنده هاے ایرانے گذاشتند.
رگ غیرت رزمنده هاے دلیر ایرانے به جوش میاد و تک آورهاے نیروے زمینے ارتش سه تا شهید مے دهند تا بلاخره جسد اوטּ دختر رو پاییטּ میارند و بخاک مے سپارند.
بله درست خوندین، سه شهید براے
جسد
یک دختر
مسلماטּ
ایرانی.
و حالا بعد از گذر ایاҐ آטּ عده اے که از صدقه سرے همیטּ شهدا بر صندلے هاے نرҐ جمهورے اسلامے تکیه زده اند بر طبل بے غیرتے مے کوبند.
درسته که امروز به لطف امنیتے که شهدا براے ما به ارمغاטּ آورده اند بیگانگاטּ اجازه دست درازے به ناموس ما را ندارند اما از صدقه سرے بعضے از مسئولیטּ هر روز دشمناטּ بیگانه با پوشاندטּ لباس هایے زننده ناموس مارا براے چشҐ هاے کل دنیا عریاטּ مے کنند...
شاید بتوان گفت آقای عظیم دربند سری یکی از قدیمی ترین دوستان شهید عباس بابائی باشد. سابقه این دوستی از سال ۴۸ شروع و تا هنگام شهادت آن بزرگوار ادامه داشت.
اینجانب عظیم دربند سری در سال ۱۳۴۸ وارد نیروی هوایی شدم . در بدو ورود می بایستی یک سری آموزشها را در نیروی هوایی می دیدیم که از آن جمله آموزش زبان انگلیسی بود. در کلاس زبان من به عنوان هنرجو سمت ارشدی کلاس را داشتم ، با ورود عباس بابائی به کلاس به عنوان دانشجو می بایست ایشان ارشد کلاس می شد اما عباس ازاین کار امتناع می کرد.
در این کلاس من با این شهید بزرگوار آشنا شده و با هم رفیق شدیم. ایشان شخصیت خاصی داشتند واز همه متمایز بودند. در آن دوران بیشتر استادان زن بودند از جمله استاد کلاس زبان که یک زن آمریکایی بود.آمریکاییها می خواستند از این طریق فرهنگ منحوس غربی را به جوانان این مرز وبوم تحمیل کنند. عباس همیشه میگفت:(اینها ماموران CIA هستند و در قالب استاد، جاسوسی می کنند).
همانطور که گفتم ایشان اخلاق بخصوصی داشتند. انسانی متواضع و با اخلاص بودند که من شیفته اوشده وتا پایان دوره با هم بودیم. این استاد زبان برای اینکه فرهنگ مبتذل غرب را رواج دهد،به دانشجویان پیشنهاد شرم آوری داد که، اگر کسی امتحان پایان ترم را ۲۰ بگیرد من یک شب با او خواهم بود. بعد از اعلام نمرات عباس ازهمه نمره اش بیشتر بود او امتحان را ۱۹ گرفته بود. من برگه او را که دیدم تعجب کردم زیرا او یک کلمه ساده را غلط نوشته بود و آن استاد هم به عباس گفت: تو عمدأ این کلمه را غلط نوشته ای تا با من نباشی. آنجا بود که من به عظمت روحی عباس پی بردم. ایشان با این کار درس تقوا و عفت و بزرگواری را به دیگران آموخت.
خلیج فارس: «محمد احمدی جوان» متولد 1369 در روستای باشی از توابع بخش دلوار است و در حومه منطقه حلب سوریه توسط تکفیری ها مورد اصابت ترکش قرار گرفت.
خلیج فارس: اولین شهید بوشهری مدافع حرم به همرزمان شهیدش پیوست.
به گزارش «خلیج فارس»؛ شهید «محمد احمدی جوان» که پس از مجروح شدن در سوریه، در یکی از بیمارستان های تهران تحت مداوا بود، جمعه شب به جمع شهدای حرم پیوست.
«محمد احمدی جوان» متولد 1369 در روستای باشی از توابع بخش دلوار و عضو تیپ پیاده سپاه اما صادق (ع) بود که به صورت داوطلبانه برای دفاع از حرم اهل بیت (ع) به سوریه رفته بود.
گفته می شود وی ماه گذشته در حومه منطقه حلب کشور سوریه در حال امداد رسانی و کمک به یک مجروح بوده که توسط تکفیری های داعش مورد اصابت ترکش قرار گرفت و مجروح شد.
پس از این اتفاق، وی به منظور اقدامات درمانی به یکی از بیمارستان های تهران منتقل شد و نهایتا جمعه شب پس از حدود 40 روز بستری به جمع شهدای حرم پیوست.
قرار است پیکر شهید «محمد احمدی جوان» امروز (شنبه) ساعت 17 از طریق فرودگاه مهرآباد وارد بوشهر شود.
جزییات مراسم تشییع وی متعاقبا در «خلیج فارس» منتشر می شود.
برگرفته از:http://pgnews.ir........ تاریخ ثبت : 1394/9/14 06:36
****************************** به درخواست یکی از دوستان پستی از شهید والا مقام،شهید محمد احمدی گذاشتم...
تمامی مدافعین حرم برای ما عزیز هستن...
آرزوی سلامتی داریم برای تک تک مدافعین...
اونهایی که در قید حیات هستن ان شاالله ک باشن
اونهایی هم که به ارزوشون رسیدند و شهید شدند ان شاالله مارو هم مورد شفاعت خودشون قرار بدند..
هرگاه در نمازت عجله کردی
و خواستی زود آن را به پایان برسانی
بیاد بیاور
همه آنچه که میخواهی بعد از نماز به آنها برسی و همه آنچه که میترسی از دست بدهی ;
به دست آن ذاتی است که در مقابلش ایستاده ای
عشق یعنی با وضو پرپر شدن
تشنه در باران آتش "تر" شدن
عشق یعنی مثل اربابم حسین
پیش چشم مادرت بی سر شدن
عشق یعنی سوی لاهوت آمدن
پای رفتن ، شکل تابوت آمدن
عشق یعنی در افق بر روی دست
بی صدا ، با بوی باروت آمدن ...
به یاد نمازهای عارفانه و عاشقانه شهدا ...
التماس دعا در لحظات ملکوتی نیایش و استجابت دعا ...
هم مداح بود هم شاعر اهل بیت
می گفت: « شرمنده ام که با سر وارد محشر شوم و اربابم بی سر وارد شود؟»
بعد شهادت وصیت نامه اش رو آوردند. نوشته بود قبرم رو توی کتابخونه مسجد المهدی کندم.
سراغ قبر که رفتند دیدند که براي هیکلش کوچیکه.
وقتی جنازه ش اومد قبر اندازه اندازه بود،
اندازه تن بی سرش.
مداح شهید حاج شیرعلی سلطانی مسئول تبلیغات تیپ امام سجاد (ع)
شهيدآوينى:
آری شهادت زیباست،
اما مثل مرد پای بیرق انقلاب ایستادن از آنهم زیباترست.
شهادت دررکاب زیباست، اما دفاع از ولی فقیه حاضر از آنهم زیباترست.
خون دادن برای خمینی زیباست، اما خون دل خوردن برای خامنه ای از آنهم زیباترست
بعد مسائل کلی مطرح شد.ایشان در همه حرفها،تاکیدش روی مسائل اخلاقی بود.
یادم نمیرود؛قبل از اینکه وارد این جلسه شوم ،وضو گرفتم و دو رکعت نماز خواندم و گفتم:خدایا خودت از نیت من باخبری؛هرطور صلاح میدونی اینکارو به سرانجام برسون.بعدها در دست نوشته های او هم خواندم که نوشته بود:برای جلسه خواستگاری با وضو وارد شدم و همه کارها را به خدا واگذار کردم.
آیا دوست دارید مقام و منزلت شما نزد خدای متعال، مقام و منزلت شهید باشد؟ ۱)- صله رحم کنید، رفت و آمد با اقوام و یا کمک مالی به آنها. (امالی صدوق، ص۴۳۱ ۲)- عفیف باشید ولو آنکه مقدمات گناه برایتان فراهم باشد. (نهج البلاغه، حکمت ۴۷۴ ۳)- قرآن را تلاوت کنید که تلاوت هر آیه ثواب هزار شهید را دارد. (جامع الاخبار، ص۳۹ ۴)- در بلاها و مصایب پیش آمده صبر داشته باشید. (کافی، ج۲، ص۹۲ ۵- به زیارت قبر امام حسین و امام رضا علیهماالسلام بروید. (کامل الزیارات، ص ۱۴۲و امالی صدوق، ص۲۱)) ۶- یک هشتم از ساعات شب را به عبادت و مناجات بپردازید. (من لایحضره الفقیه، ج۱، ص ۴۷۵) ۷)- برای نماز اذان و اقامه بگویید. (ثواب الاعمال، ص۳۲ ۸- خشم خود را فرو برید و حلم داشته باشید در همان حالی که بر انتقام گرفتن توانایی دارید. (وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۱۷۸) ۹)- بر نماز جماعت محافظت داشته باشید. (ثواب الاعمال، ص۲۹۱ ۱۰- همیشه طالب علم باشید که علما بر شهدا هم فضیلت و برتری خواهند داشت. (ارشاد القبوب، ج۱، ص۱۶۴)
نام: شاهرخ شهرت: ضرغام نام پدر: صدرالدین تولد: 1328 تهران شهادت: 59/9/17 آبادان
شاهرخ از جمله کسانی است که پیر جماران در رسایشان فرمود: اینان ره صد ساله را یک شبه طی کردند. من دست و بازوی شما پیشگامان رهائی را می بوسم و از خداوند می خواهم مرا با بسیجیانم محشور گرداند.
وقتی از گذشته زندگی خودش حرف می زد داستان حُر را بازگو می کرد خودش را حُر نهضت امام می دانست. می گفت: حُر قبل از همه به میدان کربلا رفت و به شهادت رسید، من هم باید جزء اولین ها باشم.
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است برجریده عالم دوام ما
من به اندازه ای که از شهدای این دوره میترسم از خدا و امام حسین و سایر معصومین نمیترسم.این حرف علامت سوالی برای ما بود.توضیح داد که خدا ارحم الرحمین است و امام حسین رحمت للعالمین اگر آنها از ما مکدر شوند ،میشود آنها را راضی کرد؛اما نگرانی من اینست که اگر این جوانان که با یک دنیا آرزو نقد جانشان را در طبق اخلاص گذاشته و تقدیم و اسلام کردند ،اینها اگر از ما ناراضی شوند ،نمیتوانیم رضایتشان را جلب کنیم.خدا خلقت امام حسین را طوری قرار داده است که رحمتش شامل دشمنان نیز میشود؛ولی شهدا این خصوصیت را ندارند.
مخصوصا بعضی از شهدا در وصایای خود انگشت حساسی گذاشته اند.
مثلا گفته اند:اگرزنان حجاب خودرا رعایت نکنند یامسئولان به وظیفه ی خودعمل نکنند ،
وقتی در باشگاه کشتی بودیم،آماده میشدیم برای تمرین.ابراهیم وارد شدوچنددقیقه بعد یکی از دوستان آمد.
تا وارد شد بی مقدمه گفت:ابرام جون،تیپ و هیکلت خیلی جالب شده! تو راه می اومدی دوتا دختر پشت سرت بودند،مرتب داشتند از تو حرف میزدند.بعد ادامه داد شلوار و پیراهن شیک که پوشیدی،ساک ورزشی هم که دست گرفتی،کاملا مشخصه ورزشکاری.
به براهیم نگاه کردم...رفته بود تو فکر.ناراحت شده بود.انگار توقع چنین چیزی رو نداشت.
جلسه بعدی که ابراهیم رو دیدم خنده ام گرفت...پیراهن بلند پوشیده بود و شلواری گشاد.بجای ساک ورزشی لباسهارو داخل کیسه پلاستیکی ریخته بود.ازاون روز به بعد همیشه اینطوری باشگاه می اومد .بچه ها میگفتند :بابا تو دیگه چجور آدمی هستی! ما باشگاه می آییم که هیکل ورزشکاری پیدا کنیم.بعدهم لباس تنگ بپوشیم.اما تو با این هیکل قشنگ و رو فرمت ،آخه این چه لباسهاییه که میپوشی؟!؟
ابراهیم به حرفهای اونها اهمیت نمیداد.به دوستاش هم توصیه میکرد که:
✿
مقام معظم رهبری:
اگر من امروز رهبر انقلاب نبودم،رییس فضای مجازی کشور میشدم!
رایانه ها و فضای مجازی و سایبری که الان در اختیار شماست،
اگر بتوانید اینها را یاد بگیرید ،میتوانید یک کلمه حرف درست خودتان را
به هزاران مستمعی که شما را نمیشناسند ،برسانید!
این فرصت فوق العاده ای است؛
مبادا این فرصت را ضایع کنید !
اگر ضایع شد خداوند متعال از من و شما روز قیامت سوال خواهد کرد!
1391/7/20
✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿
مشکل کارهای ما اینه که برای رضای همه کار میکنیم،جز خدا"شهیدابراهیم هادی"
✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿
شهادت تیر و ترکش نیست؛آنروز که خدا را باهمه چیز و در همه جا دیدیم و نشان دادیم،شــــــهـــیــــد شده ایم
✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿
در زمین عشـــقـــی نیست که زمینت نزند،آســمــــان را دریاب
✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿
تنها و تنها خــــــداست که می ماند