بسم الله الرحمن الرحیم
خاطره ای از آقای عظیم دربند سری
شاید بتوان گفت آقای عظیم دربند سری یکی از قدیمی ترین دوستان شهید عباس بابائی باشد. سابقه این دوستی از سال ۴۸ شروع و تا هنگام شهادت آن بزرگوار ادامه داشت.
اینجانب عظیم دربند سری در سال ۱۳۴۸ وارد نیروی هوایی شدم . در بدو ورود می بایستی یک سری آموزشها را در نیروی هوایی می دیدیم که از آن جمله آموزش زبان انگلیسی بود. در کلاس زبان من به عنوان هنرجو سمت ارشدی کلاس را داشتم ، با ورود عباس بابائی به کلاس به عنوان دانشجو می بایست ایشان ارشد کلاس می شد اما عباس ازاین کار امتناع می کرد.
در این کلاس من با این شهید بزرگوار آشنا شده و با هم رفیق شدیم. ایشان شخصیت خاصی داشتند واز همه متمایز بودند. در آن دوران بیشتر استادان زن بودند از جمله استاد کلاس زبان که یک زن آمریکایی بود.آمریکاییها می خواستند از این طریق فرهنگ منحوس غربی را به جوانان این مرز وبوم تحمیل کنند. عباس همیشه میگفت:(اینها ماموران CIA هستند و در قالب استاد، جاسوسی می کنند).
همانطور که گفتم ایشان اخلاق بخصوصی داشتند. انسانی متواضع و با اخلاص بودند که من شیفته اوشده وتا پایان دوره با هم بودیم. این استاد زبان برای اینکه فرهنگ مبتذل غرب را رواج دهد،به دانشجویان پیشنهاد شرم آوری داد که، اگر کسی امتحان پایان ترم را ۲۰ بگیرد من یک شب با او خواهم بود. بعد از اعلام نمرات عباس ازهمه نمره اش بیشتر بود او امتحان را ۱۹ گرفته بود. من برگه او را که دیدم تعجب کردم زیرا او یک کلمه ساده را غلط نوشته بود و آن استاد هم به عباس گفت: تو عمدأ این کلمه را غلط نوشته ای تا با من نباشی. آنجا بود که من به عظمت روحی عباس پی بردم. ایشان با این کار درس تقوا و عفت و بزرگواری را به دیگران آموخت.
خدا رحمت کند این شهید عزیز را .
روحش شاد
:: موضوعات مرتبط:
مطالب آموزنده ,
حجاب وعفاف وغیرت ,
شهدا ,
,